میخواهم عوض شوم … چرا باید دلتنگ باشم ؟
تو باید دلتنگ شوی … می خواهم آن سیب قرمز بالای درخت باشم ، در دورترین نقطه … دقت کن رسیدن به من آسان نیست !
اگر همتش را نداری آسیب به درخت نرسان ، به همان سیب های کرم خورده روی زمین قانع باش !
آسمانم دلم برای تـو، آنقدر تنگ می شود
که آغـوشم
برایـــش کهکشان است !!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
"دلتنگى"
حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش رامیکند
دلتنگتم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خیاط خوبی ست خدا
اما
دل مرا، به عمد یا سهو،نمی دانم!!...
شاید بی هوا
تنگ به سینه ام کوک زد...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگی چیست ؟ یادگاری از آنان که دوستشان داریم و از ما دورند !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر دلتنگی کم آوردی غصه نخور!
من به حای هر دویمان دلتنگتم!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گاه گاهی که دلم تنگ و نگاهم ابری است ، کاش میشد که تو را میدیدم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من اینجا بس دلم تنگ است ، و هر سازی که می بینم بد آهنگ است ، بیا ره توشه برداریم قدم در راه بی برگشت بگذاریم ، ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اشک چشمام جمع شده ، یواش یواش سنگ شده
خبر داری چه اندازه ، دلم برات تنگ شده ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
زندگی را نفسی ارزش غم خورن نیست ، و دلم بس تنگ است ، بی خیالی سپر هر درد است ، باز هم می خندم ، آنقدر می خندم که غم از روی رود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه ز ما یاد نکردی..
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگی هایم را
به بند میکشم
شاید روزی
لایق گریبانت شوند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حسی دارم ، اگر بدانی بد نیست
شعری گفتم تو هم بخوانی بد نیست
الان خیلی دلم برایت تنگ است
در هر صورت خبر رسانی بد نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پیامبر شب های دلتنگی ام باش که من بی اعجاز، تو را مومنم !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گرچه میخواهم غمت را در دلم پنهان کنم
سیـنه میگوید که من تنگ آمدم ، فریاد کن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک نفر دلتنگ است
یک نفر می گرید
یک نفر سخت دلش بارانیست
یک نفر در گلوی خویش بغض خیس و کالی دارد
یک نفر طرح وداع می کشد روی گل سرخ خیال؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عمیق تر می بینم
بودنهایت را ...
دلم تنگ است بیا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگم دلتنگ از لحظه های بی تو سر کردن
دلتنگ ازبودونبود ازروزایی که همیشه دردن
دلتنگ از چشمای قشنگت که هیچوقت دروغ نمی گن
دلتنگ از چشمای خیسم که باید تا ابد اشک بریزن ...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگ دیدار تو ام
ای ماه شهر آرای من
ای چشم های روشنت
آیینه ی فردای من
دلتنگ دیدار تو ام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگ بودن در کنارت
از جام عشقت،سر کشیدن
دلتنگ آغوشت،پر از بغض
جسم پر از عشق مرا،در بر کشیدن
بود و نبودم...هستی من
زیباست حتی انتظار دیدن روی تو را،تآخر کشیدنچرا من؟یه بارم تو...
میخواهم عوض شوم … چرا باید دلتنگ باشم ؟
تو باید دلتنگ شوی … می خواهم آن سیب قرمز بالای درخت باشم ، در دورترین نقطه … دقت کن رسیدن به من آسان نیست !
اگر همتش را نداری آسیب به درخت نرسان ، به همان سیب های کرم خورده روی زمین قانع باش !
رفاقت برای تازه بدوران رسیدها تفریحی بیش نیست.اما برای دوستانی که رفاقت را می فهمند زندگیست!
"فدای دوستان بی ادعا"
سرم را شاید دیگران در نبودنت گرم کنند ولی دلم را هرگز...!!!
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...
کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...
کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم
و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است
میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...
کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...
میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود
میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...
انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...
شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !
تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!
تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، ناامیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛
هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !
برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد
و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد
تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!
متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم
از انتظار ... از انتـــــــظار متــــــنـــــفــــــرم
7 تا قلب به تو هدیه میکنم:
1.قلبی که دوستت داره
2.نگرانته
3.باتودرد دل میکنه
4.عاشقته
5.فدات میشه
6.واست دعا میکنه
7.فراموشت نمیکنه
سهم دلتنگی من قطره اشکی ست که در پشت قدم های تو آرام چکید !
دلتنگی نه با قلم نوشته می شود نه با دکمه های سرد کیبورد … دلتنگی را با اشک می نویسند !
سخت است میدانی ؟ این همه دل در دنیا هست که هیچ کدام برایم تنگ نمی شود !
میگن آخر دلتنگی وقتیه که یکی خوابه و تو داری از اول پیاماشو میخونی....
دلتنگی ، پیچیده نیست …
یک دل … یک آسمان … یک بغض … و آرزوهای ترک خورده !
می نویسم: " د ی د ا ر"
تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود ...
دلت تنگ یک نفر که باشی !
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد ؛
و لحظه ای فراموشش کنی ،
فایده ندارد .... تو دلت تنگ است ،
دلت برای همان یک نفر تنگ است !
تا نیاید ... تا نباشد ....
هیچ چیز درست نمی شود ... !!!
بعضی وقتا انقدر دلتنگ کسی میشی. . .
که اگه بفهمه خودش از نبودنش خجالت میکشه. . .
دل تنگم. . .
دل تنگ ان روزها. . .
که نمیدارنم محبت هایش توهم من بود یا تر حم او؟؟
وقتی می گویم : دیگر به سراغم نیا !
فکر نکن که فراموشت کرده ام ….
یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
نمی دانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط می دانم در آغوش منی بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی
تو که رفتی دلم برایت تنگ شد
حال که آمده ای در دلم جا نمیشوی
روزهای سختی رو میگذرونم
وقتی که نیستی همه چیز تنگ می شود
نفسم
دنیایم
دلم !
عجب وفایی داره این دلتنگی !
تنهاش که میذاری میری تو جمع و کلی می گی و می خندی
بعد که از همه جدا شدی از کنج تاریکی میاد بیرون
وایمیسته بغل دستت و دست گرمشو میذاره رو شونت
برمیگرده در گوشت میگه : خوبی رفیق ؟ بازم خودمم و خودت !
دلتنگم نه دلتنگ تو
دلتنگ اینکه یه روزی هوامو داشتی
دلتنگ اینکه هر لحظه به یادم بودی
دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات
دلتنگ تا صبح بیدار موندنت فقط به خاطر اینکه دل من گرفته
دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی
دیدی ؟ من که دلتنگ تو نیستم !
دلتنگی یعنی خلوت تنهاییت
از آسمون پاییزی ابری تر باشه !
دلتنگی یعنی
فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شود !
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست
ولی یه دفعه دردش شروع میشه
و تازه می فهمی چی به سرت اومده !
کاش به جای دلم گلویم تنگ می شد
هوا نمی رسید و خلاص …
ای کاش روزهای دلتنگی من هم
مثل دوست داشتن های تو کوتاه می شد
آن چیزی که تنگ شده دل است برای تو و جهان است
برای من جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی تا آدم گاهی آنجا جان بدهد
مثلا آغوش تو جان می دهد برای جان دادن …
چقدر دلتنگ حضورت هستم
کاش تصویرت نفس می کشید
دلتنگی ، پیچیده نیست …
یک دل … یک آسمان … یک بغض … و آرزوهای ترک خورده !
روزهای سختی رو میگذرونم
وقتی که نیستی همه چیز تنگ می شود
نفسم
دنیایم
دلم !
دلتنگی همیشه همراهم می آید
مثل سایه بی ردپا …
از ساعت متنفرم
این اختراع غریب بشر که مدام
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد
دلتنگى
حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش را می کند
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر می کنی تمام شده
اما یک دفعه همه ات را آتش می زند